”.•°*غــــــروب عشـــق*°•.”
در آغوش توام ، رفته ام به رویاهایم ،
خواب نمانده ام از این احساسم ،
در این خواب و بیداری ، لذت در کنار تو بودن را درک میکنم
،هیچگاه این سرپناه گرم را ترک نمیکنم ،
من از عشق نگاه تو خیره شده ام به چشمانت ،
هیچگاه برای دیدنت لحظه ای را از دست نمیدهم!
در آغوش توام ، آرام تر از همیشه ،
و ای کاش میشد که همیشه اینجا بمانم،
آغوشت را آخرین سرپناه خودم بدانم،
اگر عمری باقی نمانده ، در آغوش تو بمیرم…
همینجا میمانم ،
همینجا تمام حرفهای دلت را میخوانم،
و همینجاست که میدانم مرا دوست داری
،خیالم راحت است هیچگاه تنهایم نمیگذاری
میروم به اعماق خاطره هایمان ، چه صبری داد به ما عشقمان …
گذشتیم با هم از سردی لحظه ها ،
رسیدیم به آخر خط همه غمها ،
رها شدیم از هر چه غصه بود ،
آخر سر شدیم یکی از شیرین ترین قصه ها!
در آغوش توام ، رفته ام به رویاهایم ،
خواب نمانده ام از این احساسم ،
در این خواب و بیداری ، لذت در کنار تو بودن را درک میکنم ،
هیچگاه این سرپناه گرم را ترک نمیکنم ،
من از عشق نگاه تو خیره شده ام به چشمانت ،
هیچگاه برای دیدنت لحظه ای را از دست نمیدهم!
مرا بگیر و رهایم نکن ،
اگر هم خواستم ناخواسته لحظه ای پرواز کنم ، مرا پر پر کن،
من به عشقمان شک ندارم ،
من که جز تو کسی را ندارم ،پس اسیرم کن تا همیشه ،
این لحظه هیچگاه بهانه ای نمیشود از اینکه زندانم
در قلب مهربان تو!
لبریز از عشقم ، خالی از هر نیازی ،
به سوی آنچه که آرزویش را دارم ،
به سوی تو می آیم که تنها آرزوی منی !
رو به سرچشمه روشنی ها ، دنیای من تاریک میشود اگر نباشی …
در آغوش توام ، شعر با تو بودن را برایت میخوانم ،
شعری که با من و تو آغاز میشود،
من و تو یک روز با هم میرویم
اما شعر با تو بودن هیچگاه تمام نمیشود
نظرات شما عزیزان:
طراح : صـ♥ـدفــ |